پسر طلا
سلام جوجه طلایی من صبح زیبای زمستونیت بخیر باشه امروز حال مامان زیاد خوب نیست. نمیدونم داری تو دل مامان چیکار میکنی که حالشو کلا دگرگون کردی. محمدسجاد همه دوستات دارن کم کم دنیا میان .پس توکی میخای بیای عسل من؟ دیروز غروب یه حسی منو کشوند سمت کمد لباسات. منم دونه دونه لباساتو باز میکردم و قربون صدقه ات میرفتم. همه مامانا که نی نی هاشون دنیا اومده از لحظه ی ناب دنیا اومدن کوچولوشون میگن. اونا میگن قابل وصف نیست باید خودت احساسش کنی. من بی تاب اون لحظه ام عزیزم. راستی شما نیومده یه دوست جون خوب داری اسمش آقا مانی هست. از شما بزرگتره.یادت نره احترامشو نگهداریا.افرین گل ...
نویسنده :
مامان خانمی
8:20