پسر کوچولو
امید زندگی من
طبق معمول همیشه یه صبح بخیر جانانه تقدیم شما دردونه خونه ما
خوبی مامانی؟
شیطونک جات داره کم کم تنگ میشه نمیتونی خوب شیطونی کنی؟
تازگی یه چیز جدید یاد گرفتی پاتو میزاری یه جا و همونجا رو محکم فشار میدی.
عجب بلایی هستی تو
عسلکم شما امروز وارد هفته شدی خیلی خوشحالم که دیگه کم کم داریم به اومدنت نزدیک میشیم.
پسر قشنگم مامان دو روز پیش واکسن کزاز زد .نمیدونی چقدر دستم درد میکنه. شب نمیتونستم بخابم از یه طرف تو بی وقفه لگد میزدی از یه طرف هم خب دستم درد میکرد دیگه.اما همش رو بخاطر تو گل پسرم تحمل میکنم.
به قول مامانم همینجوری نیست که میگن بهشت زیر پای مادرانه.
الهی قربونش برم تازه دارم میفهمم که چقدر برای ما زحمت کشیده. اما من بچه زیاد خوبی براش نبودم.
راستی محمدسجاد من مامان از اول سه ماهگیت برات یه روز شمار درست کرده که هر روز که میگذره علامت میزنم.
واااای خیلی خوبه که داره به آخراش میرسه. هوراااااااااا
خیلی خوشحالم
دیشب خواب دیدم تو دنیا اومدی عشق من.نمیدونی چقدر ذوق کردم.
راستی دیشب بابایی میخاست تکون خوردنای وروجکشو ببینه ولی از بد روزگار موقعی بود که شما نیم ساعتی بود اصلا تکون نخورده بودی.تو دلم بهت میگفتم پسرم لطفا چند تا لگد کوچولو زیر دست بابا بزن نزار دل بابایی بشکنه.
یهو شما وروجک کوچولوی مامان شروع کردی همونجا رو لگد زدی.
الهی قربون دل مهربونت برم که هم حرف مامان رو گوش کردی و هم بابایی رو خوشحال کردی.
همین کارا رو میکنی که هنوز نیومده دلمون بردی دیگه.
عاشقتم کوچول موچول قند و عسلم
مامانی یادت نره واسه سلامتی همه کوچولوها دعا کنی.
خدایا هزاران بار شکرت واسه همه چی.
بای بای
مامان خانمی