بهترین روزها
بهترین روزها 
یه سلام گرم و تپل مپل به محمدسجاد عزیزم
خوبی پسر نازنینم؟
نمیدونی این روزا چقدر برام دیر میگذره عشق مادر 
همش لحظه دنیا اومدنت و تصور میکنم
همش روزهای با تو بودن رو تو خیالم تجسم میکنم و ذوق میکنم 
عزیز دلم منو بابایی برات دو تا عیدی خیلی کوچولو خریدیم.ایشالله سال دیگه یه عیدی خیلی خوب برات میگیریم مامانی.
خاله جونی هم برات چند تا چیز قشنگ خریده که عکساشو برات میزارم. 
نفس مامان امسال عید بخاطر شما زیاد جایی مهمونی نرفتیم.
البته من دلم میخاست بریم ولی خب بابایی حسابی هوای گل پسری رو داره و به همه میگفت ما نمیتونیم بیایم مهمونی. 
فقط شما سالم باش عزیزم من دیگه هیچی از خدا نمیخام.
این روزای آخر وقتی صبح از خواب پا میشم اول از همه منتظرم ببینم شما لگد میزنی ،وقتی میبینم تکون نمیخوری شروع میکنم به صدا کردن و قربون صدقه رفتنت شما هم لطف میکنی و دل مامان و نمیشکنی چند تا لگد کوچولو میزنی منم خیالم راحت میشه که حالت خوبه. 
ممنون که اینقدر هوای مامان رو داری عزیزم.
راستی محمدسجاد من فردا 
هفته شما تموم میشه.
ایشالله این چند هفته آخر هم به خیر و خوشی تموم بشه.
نمیدونی منو بابایی چقدر خوشحالیم که داری دنیا میای. 
دوستت دارم پسر مهربون من
خدایا بابت همه چی هزاران بار شکرت.
این عیدی بابا جون
اینم عیدی مامان خانمی
اینم هدیه های خاله جونی
ممنون ابجی خوبم
ایشالله خودت مامان بشی
(عضو ستاد روحیه دهی به مامانهای تازه کار)
منم با این تکون خوردنا معظل دارم مخصوصا که چند روزه تکوناش کم شده
خوشبحالت چیزی نمونده فقط 3 هفته دیگه مونده تا ثانیه شماری واسه بدنیا اومدنش
ای جانم برا این عدیای خوشگلش 
