محمد سجادمحمد سجاد، تا این لحظه: 10 سال و 1 روز سن داره

قند و عسل

هنوز نیومده دردونه شدی

1392/11/30 7:54
نویسنده : مامان خانمی
305 بازدید
اشتراک گذاری

  وروجکه از راه نرسیده

خوبی مامانم؟

اینقده دلم برات میسوزه که تو دل مامان جات تنگههههههه


راستی عزیزکم نمیدونی چی شده

چندوقت پیش دکتر برام آزمایش قند نوشته بود که هفته پیش آزمایشم رو برداشتم و رفتم پیش خانم دکتر بعد از کلی انتظار که نوبتم بشه رفتم داخل و آزمایشم رو تحویل دکتر دادم.

ایشون هم به آزمایش نگاه کرد و گفت همه چی خوبه .بهم گفت برات یه آزمایش مینویسم اینو هفته بعد انجام بده و برام بیار.

منم تو دلم شاکی بودم از این که چقدر باید آزمایش بدم آخه.

خلاصه اومدم خونه و دفترچه رو نگاه کردم دیدم چی میبینی دوباره برام آزمایش قند نوشته دقیقا مثل آزمایش قبلی. 

به آزمایشی که برده بودم پیش دکتر نگاه کردم دیدم ای بابا اصلا آزمایش قندمو نبرده بودم آزمایش یکماه قبل و اشتباهی برده بودم.

از اونجایی هم که سابقه دار هستم و قبلا هم یکبار سونو گرافیم رو اشتباه برده بودم صداش رو درنیاوردم .

یک هفته صبر کردم و امروز میخام با آزمایشم برم پیش خانم دکتر و لو ندم که اوندفعه اشتباه آورده بودم.

عیب نداره یه بهانه ای میشه که دوباره صدای قلب تو رو گوش کنم نازنینم. 

مامانی دوستات که دنیا اومدن همه دارن بزرگ میشن پس تو کی میخای بیای؟


دیگه کم کم داره خوابیدن و نشستن و بلند شدن برام سخت میشه.

مامانی یه سوالیه که همیشه فکر منو مشغول میکنه اما مطمئنم هیچوقت نمیتونم جوابشو پیدا کنم بعضی موقع ها شروع میکنی به صورت رگباری به یه جا ضربه زدن.

میشه به ما هم بگی اون تو چه خبره و شما داری دقیقا چیکار میکنی؟؟؟؟؟

امید زندگی من تو پاکی و معصوم ،حالا که هنوز تو این دنیا نیومدی واسه مامانایی که دوست دارن یه کوچولوی شیرین مثل تو داشته باشن دعا کن خدا یه دونه تو دلشون به امانت بزاره.

خیلی دوستت دارم و قول میدم همیشه ازت مراقبت کنم 

ممنون که به زندگیمون پا گذاشتی  

مامان خانمی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

مامان شیما
30 بهمن 92 9:44
سلام خاله جونی معلومه حسابی شیطونی که حواس مامانی رو انقدر پرت میکنی حالا کجا ها پرت میکنی کلا دارم چرت وپرت میگم به دل نگیرید شنیدم این حرکات ریتمیک که مرتب تکرار میشه سکسکه اس کوچولوتون دیگه داره سکسکه میکنه مبالللللللکه ماهم همین دعا رو میکنیم انشالله خدا به هرکی که لایقشه یه نی نی خوشجل بده ممنون که بهمون سر زدید
مامان ایمان جون
30 بهمن 92 11:45
عزیزم نگران جای تنگش نباش , اتفاقا بهترینننننننننننن جای دنیا رو داره , کجا بهتر از کنار قلب کسی که تا همیشه عاششششششششقته!!!! ایشالا محمد جوادجونمون به سلامتی به دنیا بیاد
قاصدک
30 بهمن 92 11:52
ای جونمممممممممممم مامان هواس پرت. مامانی حسابی مواظب نی نیمون باشا.ر انشالله که آزمایشات همه سالمن نگران نباش. زود زود بیا بگو چی شد
fatima
30 بهمن 92 12:16
سلام ... وای خدایی تو آخرشی اولش که دیدم دکتره دوباره برات آزمایش نوشته اونم تکراری شاکی شدم و عصبی ، بعدش که دیدم سوتی از خودت بوده دیگه چیزی جلودار خنده ام نبود اما راهکار عاقلانه و متفکرانه ای پیش گرفتی ... اینجور اتفاقا تو این دوران خیلی باحاله ، بعدا کلی تعریف میکنی و با پسرت میخندید ... اما جلوی عروس نگی ها ، روش زیاد میشه ایشاالله صحیح و سالم و به موقع بیاد بغلت ...
ترنم
30 بهمن 92 12:19
سلام محمد سجاد شیطون ای جانم که رگباری ضربه میزنی خوشبحال مامانت این بچه من که اصلا نمیگه مامانش دلش واسش تنگ میشه یه تکی چیزی بزنه واسه خودش آروم و ساکت گرفته مامان خانمی خوشبحالت که سه ماه دیگه بچتو بغل میکنی ایشالله خدا برات نگهش داره
مامانی
30 بهمن 92 14:04
الهی زود بیادیگه ببینیمت خاله دلمون تنگید
مامان شهناز
30 بهمن 92 17:54
sسلام مامان خانومی. خوشبحالت که دیگه داره انتظارت تموم میشه و کوچواوت زود میاد پسر ما یه ماه بعدشه که اونم زیاده. وای کی تموم میشن این انتظار ها ؟؟؟
مامانی
1 اسفند 92 10:15
سلام بانو خوبید؟نی نی خوبه؟
میشه شفاعتم کنی پسرخاله
1 اسفند 92 12:39
سلام مامان خانمی خوبی عزیز آقامحمدسجادچطوره ؟ مامان خانمی شمااصلانباید حرص بخوری چرااومدی پست وخوندی محمدسجادوناراحت کردی مواظب خودت وقندعسلت باش
گل نرگس19
1 اسفند 92 13:01
این نیش خندا واسه اشتباه بردن ازمایشت بود حالا اکشال نداره به قول خودت بهونه یه که صدای قلب قندو عسل رو بشنوی راستی فک کنم اون لگد زدناشم واسه اینه که خودشم از اون تو خسته شده فک میکنه در خونست لگد میزنه که درو باز کنی واسش خوووووووووووووووووووووووو دعای خیرت هم انشالله براورده شه همه اونای که دلشون نی نی میخواد همشون به آرزوشون برسن
آتــریـسـا جـون
1 اسفند 92 13:28
آخی محمد سجاد جون هنوز وقت برای به دنیا اومدن داره تازشم خیلی نی نیا هستن که با محمد سجاد به دنیا میان پس گل پسر با خیال راحت به کارت برس تازه خواهر زاده ی منم فکر کنم با محمد سجاد به دنیا بیاد 1 سوال فنی ؟ زایمانت چه ماهیه ؟
فاطمه مامان زهرا
1 اسفند 92 13:55
اي خواهر من هزار و شصت و شونزده دفعه دفترچه و آزمايش و سونو رو چك مي كردم مي رفتم دكتر كه چيزي از قلم نيفته ! خيلي باحال بود راستي ديدم تو يه وبلاگ راجع به كلاس زايمان نوشته بودين . بيمارستان خاتم الانبيا (صلي الله و عليه وآله وسلم ) كلاسهاي آمادگي زايمان رو بصورت رايگان برگزار مي كنه تازه كيك و سانديس هم مي ده اون موقع كه من مي رفتم دو شنبه ها برگزار مي شد از حدوداي ساعت ٢ تا حدوداي ٤. مي توني زنگ بزني بيمارستان و بگي وصل كنن بلوك زايمان و هر كس كه گوشي رو برداشت ازش روز ، ساعت و موضوع اين جلسه كلاس رو بپرسي. فقط يه نامه از دكتر مي خواد كه شما رو معرفي كنه به اين نامه مثل اينكه مي گن تاييديه سلامت يا يه همچين چيزايي . لازم هم نيست دكترت تو اون بيمارستان باشه يا قرار باشه تو اون بيمارستان زايمان كني . تا پارسال كه اين طور بود تماس گرفتي بپرس مطمئن بشي . اگر سوالي داشتي در اين زمينه من در خدمتم عزيزم
مامان قند عسل
1 اسفند 92 17:29
سلام مامان خانمی اتفاقا این اتفاق برای منم افتاده بود شوهرم آزمایش تیروییدم رو گرفته بود وبعد من رفتم دکتر فکر می کردم شوهرم آزمایش رو تو کیفم گذاشته ومنم به خانم دکتر یه آزمایش دیگه رو نشون دادم وگفتم آزمایش جدیدست البته بدون نگاه کردن به تاریخش ووقتی که رفتم خونه تازه متوجه شدم شوشو هنوز جواب رو خونه نیاورده بماند که چقدر از دستش کفری شدم وچقدر به خودم خندیدم که اصرار داشتم به دکتر بفهمونم این همون آزمایش جدیدست
هدی (مامان نی نی)
1 اسفند 92 17:43
خوش به حالت مامان خانمی که پسر کوچولوت اینقد تکون میخوره.پسری من خیلی کم تکون میخوره.واقعا دوس دارم همیشه تکون بخوره ولی این طوری نسیت.خوب تکون خوردناشون خیلی شیرینه.
♥مامان متین جون♥
1 اسفند 92 21:29
__________▓▒▒▓ ______▓▒▓_▓▒▒▓_▓▒▓ _____▓▒░▒▓__▓__▓░▒▓ _____▓▒▒▓_▓▓_▓▓_▓▒░▓ ___▓▒░▒▓_▓░▒▓_▓▓_▓▒▓ ___▓▓___▓▒░▒▓_▓▓_▓▒▒▓ ___▓_▓_▓▒▒▓_▓▒▒▓_▓▒▓ __▓__▓▒▓_▓▓__▓▒▒▓_▓▒▓ _▓▒▓_▓░▒▓__▒▓_▓▒▓_▓▓ ▓▒▒▓_▓▒░░░░▒▓_▓▓_▓▒░▒▓ ▓▒░▒▓_▓▒░░░▒▓_▓_▓▒░░▒▓ ▓▒░▒▓_▓▒░░░░▒▓_▓▒░░▒▓ _▓▒▒▓___▓▒░▒▓_▓▒░░░░▒▓ __▓▓_▓▒▓______▓▒░░░▒▓ _____▓▒░░░░▒▓_▒▓░░▒▓ ____▓▒░░░░░░▒▓█▓▒░▒▓ ____▓▒░░░░░░▒▓█_▓▒▓ _____▓▒▓_▓▒░▒▓█ _________▓▒▒▓_█ __________▓▒▓_█ _______________█ _████_________█ __█████_______█ ___████________█ ____█████______█ _________█______█ _____███_█_█__█ ____█████__█_█ ___██████___█_ ____████____█
آتــریـسـا جـون
1 اسفند 92 23:13
ای جـان خواهر زاده ی منم اردیبهشت به دنیا میاد عجله نداشته باش عزیزم 6 ماه که گذشت یواش یواش به اردیبهشت هم میرسیم
مامانی
2 اسفند 92 9:16
ننه علي
3 اسفند 92 1:57
عجب ماماني حواس جمعي
مامان عرفان
3 اسفند 92 12:35
سلام مامانی. حرف دل منو می زنی. عرفان منم اینجوریه. گاهی اوقات یه چرخ کامل می زنه انگار که ماهی توی شکم دارم. خیلی دوستش دارم. کی میاد گل پسرت؟ پسرم اردیبهشتی. الان چند هفته هستی؟
مامانی
3 اسفند 92 13:26
مامان غنچه
3 اسفند 92 14:16
سلام عزیزم ممنونم که به وب منم سر زدی انشالله آقا محمدسجاد هم بسلامتی دنیا میاد و لذتشو میبری چه وسایلای نازی داره مبارکش باشه
ایـلـیــــا جـون
4 اسفند 92 1:12
مرسی عزیزم
خاله جون
4 اسفند 92 11:48
سلام مامان خانومی خیلی خوب . وروجکت حالش چطوره ؟ خب فکر کنم محمدسجاد داره تو دلت توپ بازی میکنه برا خودش . خب حق داره اون تو حوصلش سر میره دیگه هوا سرد شده . خیلی مراقب خودت و نی نی و باباش باش . دوستت دارم . بوس
مامان هلیا
7 اسفند 92 18:25
مامانی جونم سلام ، من به وبت سر میزنم ولی هیچ وقت فرصت نمیشه نظر بذارم محمد سجاد جونم داره سکسکه میکنه مامانی ، چقد دلم واسه اون روزایی که هلیا یه ربع سکسکه میکرد تنگ شده البته الآن هم کم از اون روزا نداره مامانی من یه پوشه داشتم که همهسونو ها و آزمایش هام توش بود از آزمایش بتا گرفته تا اخری . به خاطر اینکه چیزی یادم نره همیشه میبردم .
آرزو-مامان آرمینا
11 اسفند 92 13:32
آخه یه مامان با یه شکم قلمبه میتونه حواسش به چند تا کار باشه همینکه حواسش به پسر کوچولوشه خودش یه دنیا ارزش داره مامانی اون ضربه ها که گفتی ، سکسکه نمیکنم؟؟؟؟؟
مامان خانمی
پاسخ
آخ گفتی گلم پسرم همین که من این شکم رو به اینور اونور میکشم خودش جای شکر داره شما دیگه شیطونی نکن که کار واسه مامان سختتر نشه.با تشکر
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قند و عسل می باشد