محمد سجاد دو ماه و نیمشه
اینم حرفای مامان خانمی واسه مسافر تو راهمون که دو ماه و نیم داره.
بفر مایید لطفا
امروز کوچولوی ما دو ماه و نیمش تموم شد [ البته احتمالا ]
دیروز که دکتر رفته بودم برای اولین بار صدای قلبش رو شنیدم.
الهی قربونش برم قلبش تند تند میزد. تو دستگاه سونو گرافی خودش رو هم دیدم. اول نمیتونستم ببینمش آخه پشتش رو به من کرده بود . اما یهو دستشو تکون داد. وای خیلی لحظه شیرینی بود.
مادر شدن خیلی خوب و شیرینه. مخصوصا وقتی به این فکر میکنم که تا چند ماه دیگه نی نی ما دنیا میاد. یه بچه کوچولو که واسه خود خود خودمه. من میشم مادرش اونم میشه پاره ی تنم. خدایا کاش این چند ماه هم زود بگذره.
کوچولوی مامان تو داری روز به روز بزرگتر میشی و مامان خیلی مشتاق دیدنته. هر روز هم که میگذره مشتاق تر میشه. مامان منتظره تا واسه اولین بار تکون خوردنتو احساس کنه تا لذت بیشتری ببره. کوچووی من خیلی دوستت دارم امیدوارم که سالم و سلامت دنیا بیای و کنار مامان و بابا احساس خوشبختی کنی.
عزیزم نمیدونی بابایی چقدر دوستت داره. کلی هم هواتو داره. کوچولوی بلا هنوز نیومده جاتو تو دل همه باز کردی. دردونه مامان خیلی دوستت دارم.
ازت ممنونم که تو سونو دستتو تکون دادی تا مامانی تو رو ببینه.عاشقتم عزیزم.
خدایا ازت ممنونم که این نعمت زرگ و این هدیه باارزش رو به ما دادی. کمکمون کن قدر نعمت و امانتت رو بدونیم..خدایا دوستت دارم و ازت ممنونم بابت همه چی.
29 مهر 92 - مامان خانمی