قند و عسل
به آقا محمدسجاد شیرین من،که جون مامان بسته به جونشه. خوبی قند و عسلم خوبی پسر گلم جات راحته عشق من میدونم که دیگه حسابی جات تنگ شده عزیز دلم. دیگه چیزی نمونده.فقط سه هفته دیگه باید صبر کنیم. این انتظار واسه من که خیلی سخته.نمیدونم واسه تو هم همینقدر سخت هست یا نه با اینکه خیلی کوچولویی واسه اینقدر قشنگ تحمل کردنت ازت ممنونم. راستی این روزا دیگه نشستن و بلند شدن و راه رفتن و خوابیدن برام خیلی خیلی سخت شده ، کمرم خیلی درد میکنه. اما همشون رو تحمل میکنم به عشق دیدن و بغل کردن شما وجود من. دیشب شکمم درد گرفته بود ترسیدم که نکنه شما بخای زودتر بیای.عشق مادر یه وقت هوای ...
نویسنده :
مامان خانمی
7:53