محمد سجادمحمد سجاد، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

قند و عسل

برف

 سلام پسر قشنگم       سردت که نیست نازنینم؟    جات خوب و راحته؟      همه چی روبراهه؟      تو هم چشم انتظار دنیا اومدنی؟    عشق مامان خبر داری امروز برف اومد؟      عزیز دلم الان که دارم برات این متن و مینویسم هنوز داره برف میاد. خیلی قشنگه. راستش هیچوقت از برف خیلی خوشم نمیومد همیشه بارون رو ترجیح میدادم. ولی نمیدونم چرا امروز وقتی از خواب بلند شدم و دیدم برف زمین رو سفید کرده خیلی خوشحال شدم.     به خدا گفتم، خدای مهربون امسال محم...
11 بهمن 1392

پسر قندی

  سلام کوچول موچول مامان خانمی حال شما آقا ؟  نازنینم امروز برات دو تا جوراب کوچولو خریدم. وای که چقد منتظرم بیای و اونا رو به پاهای کوچولوت بپوشونم. عکساشو برات میزارم. راستی اونموقعی که نمیدونستم شما دختری یا پسر یه دست بلوز و شلوار برات خریده بودم. آخه دوست داشتم اولین لباستو خودم برات بخرم.  آخ که موقع خریدنش چقدر ذوق داشتم. عکس اونم برات میزارم وروجک مامان. امروز واسه  اینکه ببینم خدای نکرده مشکلی تو اندامهای کوچولوت نداشته باشی مجبور شدم دوباره برم سونوگرافی. خانم دکتر که داشت از مونیتور نگاه میکرد یکی یکی اندامهاتو نام میبرد و میگفت که سالمه. از کف پاهات شروع کرد بعد ساق، ران ، ...
7 بهمن 1392

خبر جدید

سلام به وروجک مامان گل پسری    خوبی عزیز دلم؟ جونم برات بگه امروز با بابایی رفتیم سونو گرافی، سونو خیلی شلوغ بود ما هم کلی منتظر وایستادیم تا نوبتمون بشه.تو اون مدت که منتظر موندیم  خیلی خیلی تکون میخوردی.من واقعا تعجب کرده بودم.  شما یه لگد میزدی من از جا میپریدم. بابایی میپرسید چی شد؟ من میگفتم محمدسجاد داره شیطونی میکنه نمیدونم چرا اینقد لگد میزنه. بابایی گفت حتما اینجا دوستاش اومدن خوشحاله واسه همین داره ورجه وورجه میکنه.     تا اینکه بالاخره نوبتمون شد رفتیم تو اتاق دکتر واسه سونوگرافی.دکتر وقتی داشت از تو دستگاه نگاه میکرد گفت چقدر این پسرتون شیطونه همینجوری داره ...
1 بهمن 1392

هدیه بهشتی

سلام به کوچولوی خودم که داره از بهشت میاد زمین پیش مامان و بابا چطوری فرشته کوچولوی من ؟؟؟؟ گل پسر مامان روزا داره یکی یکی میگذره و روز دیدن و در آغوش کشیدن تو نزدیک و نزدیکتر میشه. تو در وجودم داری رشد میکنی و من از بودنت لبریز از عشقم عزیز مامان از اینکه کنارمی خوشحالم از اینکه هستی و من دیگه احساس تنهایی نمیکنم. گل پسرم دیگه خیلی وروجک شدی و همش تو شکم مامانی تکون تکون میخوری. پسر مامان شما اصلا خواب نداری؟؟؟؟ هروقت هم میام پشت کامپیوتر که برات بنویسم    انگار که متوجه میشی شروع میکنی به لگد زدن.الهی قربون پاهای کوچولوت برم . دیروز توی کتاب خوندم بچه هایی که تو شکم ماماناشون خیلی تکون میخورن وق...
24 دی 1392

صبح بخیر پسرم

 سلام نازنینم  سلام گل پسرم    سلام محمد سجادم   سلام وروجکم      سلام عشق من   سلام سلام سلام سلام       صبحت بخیر مامان جون ، امروز مامانی رو شما از خواب بیدار کردی ، اینقد لگد زدی و لگد زدی که خواب و از چشمای من بردی. عشق مامان قراره دو روز دیگه برم سونوگرافی.خیلی خوشحالم که میتونم دوباره تو رو ببینم. عسلکم الان تو ی     هفته هستی. دیگه داری بزرگ میشی.نازنینم آخه چقدر باید این لباساتو بردارم و ناز بدم.بیا دیگه ، تو دلت نمیخاد مامانی رو ببینی؟ ایشالله همیشه سالم باشی ...
19 دی 1392

پسر پسر قند و عسل

  سلام کوچول موچول مامان ، خوبی گلم؟ خوشگل مامان ، مامان خانمی دو سه روز پیش حالش اصلا خوب نبود.شکمش درد میکرد. وروجک مامانی تو هم  کمتر تکون میخوردی  شاید دیدی من حالم زیاد خوب نیست خواستی پسر خوبی باشی و مامانی رو کمتر اذیت کنی ولی من یه خورده ترسیده بودم گفتم نکنه خدایی نکرده اتفاقی افتاده باشه که هم من شکمم درد میکنه  هم تو کم تکون میخوری.کارم شده بود از صبح تا شب حواسم به شما گل پسر باشه ببینم تکون میخوری یا نه.خلاصه اینکه مامان خانمی بدجوری ترسیده بود. تا اینکه بالاخره شنبه شد و با بابایی  رفتیم پیش خانم دکتر اول که خواست صدای قلبتو گوش بده هرچی دستگاه رو تکون میداد صدای قلبت شنیده نمیشد  تو ...
10 دی 1392

پسرم شیطون شده

 سلام پسر قشنگم حالت خوبه ؟ روبراهی ؟ دماغت چاقه ؟ بازم مثل همیشه قلب کوچولوت تند تند میزنه ؟ حتما تو شکم مامان تاریکه تو هم ترسیدی که قلب نازت تند تند میزنه نگران نباش عزیز دلم یه خورده دیگه تحمل کنی دنیا میای. راستی دو شبه خیلی شیطون شدی .تو روز که مامان بیداره آرومی ولی همچین که میخام بخابم شیطونیات شروع میشه و مامان رو لگد بارون میکنی. تازه بعضی موقع  که صبحها مامان زیاد میخابه با لگدات بیدارش میکنی. عجب وروجک سحرخیزی هستی. بعضی موقع هم شکم مامان خیلی درد میگیره فکر کنم هوا سرده و وروجک مامان سردش میشه راستی یه خبرخوش برات دارم به سلامتی خاله جون داره عروس میشه. ایشالله تا عروسیش خودت دنیا بیای و بهش...
7 دی 1392

وروجک مامان خانم

  پسر قشنگم امروز هم مثل روزای قبل دل مامانی برات تنگ شده و اومده که باهات صحبت کنه. الان چند شبه خیلی وروجک  شدی تا مامانی میخاد بخابه یه لگد نثارش میکنی، تازه بعضی وقتا هم  که شیطونیات گل میکنه وسط شب لگد میزنی و مامانی  رو بیدار میکنی.اما مامان ناراحت نمیشه عزیز دلم. بازم پامیشم و نازت میدم و قربون صدقه ات میرم. بعضی موقع دلم خیلی برات میسوزه پیش خودم میگم نکنه داری بزرگ و بزرگتر میشی اونوقت تو شکم مامانی جات تنگ باشه اذیت بشی. نگران نباش یه خورده دیگه که تحمل کنی میای تو بغل مامان و حالت خوب میشه. راستی گل پسرم دایی مامان چند روز پیش برات از مشهد سوغاتی آورد یه کلاه و شال گردن خیلی قشنگ. دستش درد نک...
4 دی 1392

سیسمونی

  اینم عکسای سیسمونی محمد سجاد ، گل پسر خونمون     بقیه عکسارو تو ادامه مطلب ببینید لطفا       من عاشق این لباسشم ...
1 دی 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قند و عسل می باشد